گزارش اولین خبر:
بخندید جیبمان پر شود/سینمای ایران بر روی شتابدهنده طنز مبتذل
در سالهای اخیر تولیدات سینمایی ایران به سمتوسویی رفته است که گویای واقعیت دردناک پولزایی به هر قیمت و تغییر سلیقه مشتری به سمت مفاهیم مبتذل است.
به گزارش اولین خبر: نگاهی به فروش فیلمها یکی از مسیرهای بررسی سلیقه عموم مردم است. شاید مخاطبان خاص سینما در سالهای اخیر حتی یک کدام از پرفروشهای سینمای ایران را ندیده باشند اما منهای مخاطب خاص، امروز ما به سلیقهسازی مواجهایم که نه چندان خوشایند بلکه گویای هدایت جامعه به سمت سطحی نگری، تجملات، بیقیدی در روابط و عدم مسئولیتپذیری است.
هر چند ما به تولیدات طنز خندیده و لحظاتی خوش بودهایم اما مهاجرت کارگردانها حتی گروهی که در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی فعالیت داشتهاند، به سمت فیلمهای طنز نشان میدهد سینما تمایل دارد به ابزاری برای صِرف درآمدزایی تبدیل شود؛ حتی اگر جامعه را به سمت و سویی ببرد که نه تنها به رشد معنوی آن کمک نمیکند بلکه از زبان بازیگر و از نگاه کارگردان میتواند هر ارزشی را به مضحکه بگیرد.
هر چنداین مضحکه نیازی فروخفته به نقد آسیبهای اجتماعی و مشکلات جاری باشد اما به دلیل اینکه سینما از گذشته مهمترین سرگرمیعمومیمردم ایران بوده است، میتواند حاوی عمیق ترین تاثیرات تربیتی نیز باشد و روزی خنده بر موضوعی به رفتار عینی جامعه تبدیل شود.
اما آمارها چه میگویند؟
وآیا سینمای ما به سمت طنز متمایل شده است؟ در سالهای اخیر فیلمهای گیشه سهم قابل توجهی از خود را در گروه طنز دیده است. نگاهی به پرفروشهای گیشه نشان میدهد که تمایل به طنز در کمیت فیلمها تاثیر داشته و به نوعی فرصت طلایی فروش شده است.
مطابق اعلام سینما تیکت در سال 1400 فیلمهای دینامیت با 58 میلیارد، گشت ارشاد 3 با 42 میلیارد، قهرمان با 12 میلیارد، بیهمه چیز با 9 میلیارد و آتابای با 5 میلیارد تومان در فهرست 5 فیلم اول پرفروش بودند.
در سال 1401، فیلمهای انفرای با 77 میلیارد، بخارست با 54 میلیارد، سگ بند با 42 میلیارد، ملاقات خصوصی با 32 میلیارد و پسر دلفینی با 23 میلیارد تومان در صدر نشستهاند.
در سال 1402، فسیل با 324 میلیارد، هتل با 275 میلیارد،هاوایی با 83 میلیارد، شهر هرت با 77 میلیارد و ویلای ساحلی با 63 میلیارد تومان پرفروشها بودند.
از ابتدای سال جاری نیز تگزاس 3 با 179 میلیارد، تمساح خونی با 166 میلیارد، مست عشق با 116 میلیارد، خجالت نکش 2 با 65 میلیارد و سال گربه با 63 میلیارد در صدر پرفروشها هستند.
در فیلمهای طنز زندگی پردردسر خانواده ایرانی که با نداری و فقر دست و پنجه نرم میکند و بزرگتر خانواده شخصیت منفعل و غیرمسئولی داشته و قادر به حل مشکلات نیست، عشقهای متظاهرانه و چند وجهی که تحت تأثیر زیبایی ظاهری و پول تغییر رنگ میدهد، علاقه به پولدار شدن در یک شب به واسطه دروغ و ریا و طرح قهرمانهای خاکستری با شخصیت فکاهی بر چهرههای جذاب بازیگری سوار میشود. تا جایی که کارگردانها و حتی خود بازیگرها مقاومتی در بهره گرفتن از چهرهها برای ساخت طنز مبتذل ندارند. در نهایت نیز قهرمان داستان از هر مهلکهای نجات مییابد و همه چیز با جشن و شادی به پایان میرسد.این اکسیر شفابخش که مخاطب خسته از مشکلات برای نوشیدن آن به سینما پناه برده است، در واقع نوشداری پس از مرگ است و در درجات بالاتر یک مسکن که بتواند چند لحظه مخاطب را بخنداند. اما با ترک سالن سینما هیچ تأثیر عمیقی در اوایجاد نکرده است. نه قوه خیال نه ادراک و نه احساس او را قلقلک نداده است. فقط خندانده تا فروخته شود.
آیا این سینمای متعالی ما است؟
گزارش :ونوس بهنود